قطب علمی فردوسی و شاهنامه همیشه کانونی بوده برای اجتماع و هماندیشی و همدردی فارسیزبانان، در اقصی نقاط جهان پر آشوب. کتابخانۀ قطب علمی زمانی میزبان استادان بزرگی از افغانستان و تاجیکستان بوده و بارها جغرافیای بزرگ فرهنگی ایران را در دل کوچک خود جای داده است. خانهای امن برای پژوهشگران ادب فارسی بوده، مرزهای جغرافیای سیاسی را در هم شکسته و با تمام توان فریاد برآورده است که ما همه یک تنیم هرچند به ظاهر شکسته و گسسته!
در روزهایی که درد و فغان، تمامی افغانستان را در برگرفته و ستونهای خراسان بزرگ، گهوارۀ زبان دری را به لرزه درآورده، قطب علمی فردوسی و شاهنامه یک بار دیگر حمایت و همراهی و همدردی خود را با مردم افغانستان، نشان داد و در تاریخ 21 مرداد 1400 محفل شعرخوانی و گفتوگویی در صفحۀ اینستاگرام برگزار نمود و دردا و دریغا که این دقیقههای غمبار مصادف شد با سقوط قلب خراسان تاریخی، هرات، با رودها و کوههای مقدسش، به دست طالبانِ خون و جان مردمان!
ز دشت هری تا در مرو رود سپه بود آگنده چون تار و پود
مژگان موحد، دختری از هرات و دانشجوی دکتری ادبیات در دانشگاه فردوسی، با بغضهای فرو خورده و چشمهای ملتهب و نمناکش میزبان این نشست بود و شاعران یکی یکی دردها را برشمردند و تاریخ را به کلمات سپردند.
دکتر محمدجعفر یاحقی، مدیر و مؤسس قطب علمی فردوسی و شاهنامه، نخست با ابراز تأسف از رنج همتباران و همریشگان، بر همراهی همیشگی این نهاد علمی با فرهنگ دوستان و ادبپروران در جغرافیای پهناور زبان فارسی تأکید کرد و یگانگی خراسان بزرگ و درد مشترک «مرو و نشابور و بلخ و هرات» را یادآور شد. استاد یاحقی از دیدار استاد رهنورد زریاب، نادیا انجمن و دیگر استادان زبان فارسی و نویسندگان و شاعران افغانستان در کتابخانۀ قطب علمی گفت و آنچنان که با کسوت استادی زیبد، با محبتی پدرانه از مژگان موحد و دیگر دانشجویان افغانستانی همچون فرزندان خود یاد کرد و مخاطبان را دعوت کرد به تأمل در کار مردم افغانستان و همدردی با ایشان.
«این وطن مرز روشنی دارد، مرز آن واژگان شهنامه است» (محمدکاظم کاظمی)
در بخش بعدی نوبت به شعرخوانی رسید. شعر کوتاه اما گویای استاد محمدکاظم کاظمی را برای ثبت در تاریخ این روز خونبار میتوانید در پایان این گزارش بخوانید. سرکار خانم بیات از درد زنان افغانستان گفت. استاد ابوطالب مظفری تعاریف جعلی وطن را در شعر خود بازگو کرد و در بیت کوبندهای تاکید کرد: «وطن برادر من، دانش است و فرهنگ است!». محمد شریف سعیدی از سوئد در برنامه حضور داشت و در مثنوی بلندی صحنۀ سقوط شهر خودش "جاغوری" را شبیه به پردههای پر از آب چشم تعزیهخوانی به تصویر کشید. و من، مرسده اسلامی، خطاب به مادر مثالی ایرانیان، شیرین، در سوگ هزارانساله نالیدم.
در این میان دکتر مجتبی نوروزی معاون مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی بینالمللی ضمن ابراز همدردی با مردم افغانستان، از دلبستگی خود به شهر هرات گفت و ابراز امیدواری کرد سایۀ شوم جنگ هر چه زودتر از سر مردم خونگرم و مهماننواز افغانستان برداشته شود. این برنامه در ساعت 20 پنجشنبه 21 مرداد 1400 شروع شد و پس از چند مرتبه گسست به دلیل ضعف در سرعت اینترنت پیش از ساعت22 به پایان رسید.
« در باب تحولات کشور ما:
تنظیمات اصلی
به زودی قدرت بی قدرتان تسلیم خواهد شد به جایش دولت بی دولتان تحکیم خواهد شد
جهان در قرن نو بر صفحۀ تقویم میرقصد وطن آمادۀ برگشتن تقویم خواهد شد
به قانون خدا نان حلالی بود مردم را که آن هم با قوانین بشر تحریم خواهد شد
قرانی مانده از قرنی غریبی در کف ملت که بین دزد خوب و دزد بد تقسیم خواهد شد
به تنظیمات اصلی باز میگردد بشر آخر و روی حالت «بل هم اضل» تنظیم خواهد شد
خدا میگوید آن چیزی که من گفتم نشد انسان ملک میگوید آن چیزی که ما گفتیم خواهد شد»
(محمد کاظم کاظمی- یکشنبه 6 تیر 1400- مشهد)
گزارش: مرسده اسلامی