از سخن‌های دیرینه: هنر جوی و با مرد دانا نشین/ چو خواهی که یابی ز بخت آفرین

 

چو همچو غنچه فروبستگیست کار جهان

تو همچو باد بهــــاری گره‌گشا می باش

حافظ

نشست مجازی با عنوان آیین‌های نوروزی به همت مؤسسۀ خردسرای فردوسی پنج‌شنبه 28 اسفندماه 1399 برگزار شد. سخنران برنامه خانم فاطمه جهانپور، استاد مدعو دانشگاه فردوسی مشهد و دبیر نشست مرسده اسلامی، دانشجوی مقطع دکتری ادبیات حماسی دانشگاه فردوسی مشهد بود.


استاد مدعو گروه تاریخ در ابتدا، فرا رسیدن نوروز را به همراهان شادباش گفت و به دو مقوله از جمله؛ تفاوت تقویم زرتشتی و تقویم رسمی کشور و دو مفهوم اسطوره و آیین‌ها اشاره کرد و تأکید داشت که اسطوره بستر فکری آیین است و آیین‌ها شکل تحقق‌یافتۀ اسطوره‌ها هستند.

جهانپور در ادامه افزود «ما ایرانی‌ها که شاخه‌ای از هند و اروپایی بودیم و در مرزهای شمالی زندگی می‌کردیم بنابر اوستا در آنجا 10 ماه زمستان و 2 ماه تابستان بوده که این تفاوت دمایی که وجود داشته و لحظه‌ای که زمین گرم و بارور می‌شده برای آریایی‌ها مقدس بوده است و وقتی وارد سرزمین‌های جنوبی می‌شوند، نام فلات را به نام سرزمین مادری، ایران می‌گذارند. آریایی‌ها میراث‌دار فرهنگ خود بودند و همچنین با همسایگانی مانند تمدن میان‌رودان در غرب سرزمین آشنا می‌شوند». وی در ادامه به آیین‌هایی که در بستر زادمرد یعنی زایش و مرگ برگزار می‌شده، پرداخت از جمله؛ برگزاری جشن اکیتو در میان‌رودان که دوازده روز طول می‌کشیده و در این دوازده روز آیین‌های متفاوتی برگزار می‌شده از جمله؛ مقولۀ ازدواج آیینی یا مقدس که به طور سمبلیک بسین کاهنۀ شهر و دلیرترین مرد شهر برگزار می‌شده؛ رابطۀ عاشقانۀ ایزد و ایزدبانو که فرجام آن کشته شدن ایزد توسط ایزدبانو که به زمین فرو می‌رود و تجدید حیات آن در قالب یک گیاه پیکرگردانی می‌شود... ایرانی‌ها با این فرهنگ آشنا شدند و از طرفی میراث‌دار فرهنگ خودشان بودند که در اوستای متأخر آمده است که اهورامزدا دست به آفرینش در شش مرحله زد که یک سال به طول انجامید و اهرمین در نهایت با کشتن کیومرث قصد تخریب آفرینش گیتیانۀ اهورامزدا را داشت اما نطفۀ کیومرث به زمین فرو می‌رود و در هیئت یک گیاه یا ریواس می‌روید و مشی و مشیانه از آن زاده می‌شود که پدر و مادر نخستین ما هستند.

در ادامه استاد گروه تاریخ به آیین‌هایی که با تکیه بر متون زرتشتی وجود داشته است اشاره کرد، مانند: از 26 اسفند تا 30 اسفند به علاوۀ پنج روز خمسۀ مسترقه که به آن اصطلاحاً فرودگان می‌گویند. روزهایی است که روان نیاکان و مردگان با اجازۀ اهورامزدا از جایگاهی که هستند به زمین می‌آیند. این روان‌ها با روشنایی چهار ستاره راه خود را در تاریکی پیدا می‌کنند تا به زمین برسند و ما نیز باید آتش در پشت بام، حیاط یا دامنۀ کوه‌ها روشن کنیم. خانه تکانی و تمیز کردن،روشن کردن چراغ، مجمر روشن با بوی خوش، گلدان گل ، تهیۀ حلوا به عنوان غذا برای خیرات و... یادکردی برای روان فروهرها است. باید مراقب باشیم خانه‌‌ای خالی از روشنایی نباشد که اگر فروهرها بیایند و چراغی روشن نباشد پیش اهورامزدا شکوه و نفرین می‌کنند. سمنو پختن (آیینی جمعی در فضای روحانی است و مخصوص نوروز نیست) و سبزی سبز کردن نیز از جملۀ یادکردها است. و پایان این ده روز، روز اول فروردین که روان‌ها به جایگاه خود باز می‌گردند، باید آتش روشن باشد، فروردین یشت خوانده شود. فدیه مثل شیر و میوه پرداخت شود و زیارت اهل قبور انجام شود. اوج آیین‌های نوروزی شش فروردین است که اتفاقات مهم در این روز به وقوع پیوسته است. استاد مدعو گروه تاریخ در پایان اشاره کرد که سیزده به در و چهارشنبه سوری به شکل کنونی و با پشتوانۀ دینی و مذهبی در متون وجود ندارد.

در پایان سخنران به پرسش‌های مخاطبان پاسخ داد و این نشست 60 دقیقه به طول انجامید.

گزارش: سمیّه کریمی‌پور