نشست «نقش فردوسی در احیای زبان فارسی» با میزبانی انجمن علمی تاریخ و تمدن ملل اسلامی و انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد و با حضور دکتر مهشید گوهری، مدرس زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد در ساعت ۱۸:۰۰ روز دوشنبه، ۲۴ بهمنماه ۱۳۹۹ به صورت مجازی برگزار شد.
در آغاز جلسه دکتر گوهری به عنوان مقدمه، توضیحات مبسوطی دربارۀ نقش آثار ادبی در انتقال و حفظ زبان و هویت فارسی ارائه داد و در ادامه بیان کرد که هویت ایرانی مفهومی با پیشینۀ بسیار کهن است و از دیرباز ما شاهد عناوینی مانند «ایران و انیران» هستیم و این خود نشان از وجود مفهومی به نام ایران است که در مقابل انیران و بیگانگان قرار میگیرد. با سقوط حکومت ساسانی، بسیاری از مؤلفههای هویت ایرانی مانند: فره ایزدی، ایرانشهر و... از بین رفت اما با روی کار آمدن سامانیان که رویکردی ملیگرا داشتند، تلاش شد تا هرآنچه که از فرهنگ ایرانی برجای مانده بود، حفظ و به آیندگان منتقل شود. شاهنامه در چنین محیطی به وجود آمد. «فردوسی» که از طبقۀ دهقانان بود و حفظ و انتقال فرهنگ ایرانی را وظیفۀ اجتماعی خود میدانست، با مشاهدۀ انحطاط و سقوط جامعۀ مقهور اعراب و فرهنگ عربی، تصمیم به سرایش شاهنامه گرفت تا از این طریق دِین خود را به فرهنگ و وطن خویش ادا کند. فردوسی با عرضۀ شاهنامه، روح ملیگرایی را در جامعۀ ایرانی زنده کرد. در سراسر شاهنامه آداب، آیینها و جهانبینی قوم ایرانی متجلی است و تمام مراسم رزم، بزم، جشنهای باستانی، ازدواج، خاکسپاری و... با جزئیات بازنمایی میشود. بسیاری از آثار ادبی کهن، ازجمله؛ شاهنامۀ ابومنصوری، خداینامههای ساسانی و... از طریق شاهنامه باواسطه به دست ما رسیدهاند و اگر شاهنامه در این میان نبود، گسستی عظیم بین ما و ادبیات کهنمان شکل میگرفت. مؤلفهها و مفاهیم هویت و فرهنگ ایرانی در شاهنامه بهفور دیده میشود و در کل شاهنامه ایران در مرکز مسائل و اقالیم قرار دارد و همه چیز حول محور آن در جریان است.
به گفتۀ وی، کلمۀ «ایران» و مشتقات آن بیش از هزار بار در شاهنامه به کار رفته است و این خود از میهندوستی فردوسی خبر میدهد. در زمانۀ سرایش شاهنامه، عربیدانی و عربیگویی نشانۀ فضل و سواد بود و اگر تلاش شاعرانی مانند فردوسی نبود چه بسا که زبان عربی جایگزین زبان فارسی میشد اما حکیم طوس با سرایش شاهنامه، شناسنامۀ هویت ملی ایرانیان، جایگاه زبان فارسی را در میان مردم استوار کرد؛ طبق نظر استاد جلال خالقی مطلق در کل شاهنامه تنها پانصد واژۀ بیگانه اعم از ترکی و عربی و... بهکار رفته است و علاوه بر آن، این اثر سترگ با ارائۀ دامنۀ واژگانی وسیعی از کلمات و مترادفات فارسی گنجینهای از زبان در مقابل خوانندگان خود قرار میدهد. فراتر از همۀ اینها، تأثیر فردوسی بر شاعران بعد از خود نیز بحثی غیرقابلانکار و مبسوط است که نشان از تأثیر و غلبۀ شگرف و سترگ شاهنامه بر ادیبان و ادبیات بعد از خود دارد.
گزارش: زینب قدسیفر