از سخن‌های دیرینه: هنر جوی و با مرد دانا نشین/ چو خواهی که یابی ز بخت آفرین

یازدهمین جلسۀ شاهنامه‌خوانی قطب علمی در ساعت ۲۱ دوشنبه ۲۰ بهمن‌ماه ۱۳۹۹ با حضور دکتر فرزاد قائمی، استادیار دانشگاه فردوسی مشهد، شاهنامه‌پژوه و اسطوره‌شناس برگزار شد. دبیر این سلسله نشست‌ها، محمد بیانی، دانشجوی دکتری ادبیات حماسی است.

فرزاد قائمی در این نشست به خوانش و شرح داستان «جمشید» پرداخت و ضمن تشریح معنی ابیات و ترکیبات مشکل، توضیحات مبسوطی نیز دربارۀ شخصیت جمشید و دورۀ پادشاهی او ارائه داد. وی اشاره کرد که داستان جمشید در حقیقت جلوه‌گاه گذار از عصر حجر به عصر برنز است و در این دوره است که انسان به توانایی تولید و استفاده از فلزات دست پیدا می‌کند؛ این دستاورد شگرف باعث تغییرات عظیمی در زندگی انسان می‌شود، انسان از این پس با به‌کارگیری تسلیحات بر دیگر جانداران تسلط می‌یابد و غالب بلامنازع محیط زیست خود می‌شود. در این دوره است که آدمی قادر به ساخت خانه‌هایی جدید با مصالح متفاوت و کیفیت بهتر می‌شود؛ مجموع این دستاوردها و توانایی‌های تازه به‌دست آمده باعث می‌شود تا کیفیت زندگی انسانی به طرز چشم‌گیری ارتقا پیدا کند و از این رو می‌توان دوران جمشید را خاطره‌ای اسطوره‌ای از تبدیل زندگی روستانشینی به شهرنشینی دانست و عنوان کرد که زندگی شهرنشینی در اساطیر ابتدا به صورت عصر زرین نمایانده می‌شود ولی بعد با آغاز مشکلات عدیدۀ عصر جدید، این دوران طلایی رو به زوال و سقوط می‌گذارد. بنابر مطالعات دکتر فرزاد قائمی، مهم‌ترین اتفاق دوره جمشید، قدرت گرفتن است؛ این قدرت‌گیری در ابتدا منجر به رفاه، سرخوشی و پیشرفت‌های بسیار می‌شود ولی در نهایت به خودکامی، جنگ و استبداد می‌رسد؛ همان‌طور که گفته‌اند: قدرت افسارگسیخته منجر به ضعف می‌شود.