هفتمین نشست بررسی شاهنامه از دیدگاه اسطورهشناسی عصبی-تکاملی، ساعت ۲۱ دوشنبه ۲۹ دی ماه ۱۳۹۹ برگزار شد. این سلسله نشستها با حضور دکتر عبدالرضا ناصرمقدسی، استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران و معاون پژوهشی مرکز تحقیقات ام.اس ایران برگزار میشود و دبیر نشست، محمد بیانی، دانشجوی دکتری ادبیات حماسی است.
دکتر مقدسی در این نشست داستان «طهمورث دیوبند» را مورد بررسی قرار داد. ایشان ابتدا خلاصهای از داستان طهمورث در شاهنامه ارائه داد و سپس به شرح و بسط آن از منظر اسطورهشناسی عصبی-تکاملی پرداخت. دکتر مقدسی «نوشتن» را از بنمایههای اصلی داستان طهمورث معرفی کرد و در توضیح بیشتر گفت: نوشتن حاصل فرآیندهای طبیعی مغز انسان نیست بلکه از مقولاتی است که مغز انسان در طول تکامل بدان مجهز شده. در سالهای اخیر بحثهای زیادی منباب قدیمیترین خط بشری صورت گرفته است و تمدنهای سومر، جیرفت و چین باستان از قویترین احتمالات در انتخاب سرمنشا خط هستند و اما طهمورث، در داستان طهمورث توجه به دو نکته ضروری مینماید، نخست اینکه در این داستان بر خلاف داستانهای پیشین، تجهیزات کشف و اختراع نمیشوند بلکه «خط» یک موهبت کاملا خارجی است که از موجودات تماماً غریبه و بیرون از دنیای انسانی به طهمورث اعطا میشود، علت این امر را میتوان این نکته دانست که خط هیچ مابهازای بیرونی و خارجی ندارد و برخلاف آلات پیشین امری تجربه نیست.
نکتۀ دیگر که در داستان طهمورث حائز اهمیت است، مسئله اهریمنی و نه اهورایی بودن خط است، در سنت اسطورهای، نیکیها بهطور معمول از اهورا است و بدیها از اهریمن ولی در این داستان مشاهده میکنیم که دیوان خط را به طهمورث میآموزند و این نیکی از آنها نشأت میگیرد، علت این امر شاید در آیینهای اهریمنپرستی دوران باستان ریشه داشته باشد و در نهایت به اساطیر سکایی برسد، شاید نیز اینطور نباشد؛ هر چه که هست این موضوع، مسئلهای بحثبرانگیز است و نیاز به پژوهشهای بیشتر در این زمینه احساس میشود.
گزارش: زینب قدسیفر