دومین نشست از سلسله نشستهای بینالمللی ادبیات و هنر ساعت 21 روز جمعه 9 آبان ماه 1399 با حضور حمید رحمانیان، گرافیست، انیماتور و خالق شاهنامۀ مصور از نیویورک در صفحۀ اینستاگرام قطب علمی فردوسی و شاهنامه برگزار شد. دبیر نشست، دکتر فاطمه ماهوان استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد بود.
در آغاز نشست دکتر فاطمه ماهوان معرفی مختصری از حمید رحمانیان و کارنامۀ کاری ایشان ارائه داد و به برخی از آثار، جوایز و افتخارات ایشان اشاره کرد، از جمله شاهنامۀ مصور، شاهنامۀ صوتی، پرهای آتشین، زال و رودابه، شاهزادۀ غمگین و جایزۀ جوانترین گرافیست ایرانی و همچنین نامزدی جایزۀ اسکار دانشجویی. وی در ادامه افزود: وجه شاخص آثار رحمانیان این است که هنرهای سنتی را با تکنولوژی جدید تلفیق کرده و در واقع بین هنر شرق و غرب پلی زده است.
-دربارۀ تکنیکهای کاری و زبان تصویری آثار خود توضیح دهید.
من در زندگی فرهنگی و هنری تحتتأثیر موضوع کارها بوده ام نه فرم، اول موضوع من را جذب میکرد بعد دنبال فرم میرفتم. در این دوازده سال، خود را وقف کارها و مطالبی دربارۀ فرهنگ و ایرانیان کردهام. ادبیات و تاریخ نگارگری ما، نقاط قوت فرهنگ ما است.
در ادامه رحمانیان دربارۀ هنرمندان و آثاری که از آنها تأثیر پذیرفته، گفت: «بهترین مرکز و وسیلهای که میتواند دنیای نگارگری ما را حمل کند، شاهنامه است، زیرا قصههای جذابی دارد». همچنین به تأثیرپذیری خود از اولین انیمیشن که اثر خانم « لوته راینیگر» بود به نام «ماجراهای شاهزاده احمد» اشاره کرد و گفت: «این انیمیشن من را جذب کرد تا تصاویری که ساخته بودم را به صورت عروسک درست کنم و فکر کردم که اگر نتهای مختلف نواخته شود، مردم با دنیای نگارگری بیشتر آشنا شده و جذب میشوند».
-سبک کار شما بهگونهای است که نگارگری ایرانی را از دل موزهها به میان مردم آورده است، شاید افرادی که چندان علاقهمند نباشند هم تحتتأثیر قرار بگیرند.
بله، الهام کار من از شخص فردوسی بوده که قصههای مختلف را از شاهنامۀ ابومنصوری جمعآوری کرده و وارد زبان نظم کرده است، من هم خواستم این کار را با دنیای نگارگری انجام دهم و 600 سال سابقه نگارگری ایرانی را با تأثیر از مکاتب مختلف آن، قطعات سبکهای مختلف را جمعآوری کنم و با جریان خاص خودم به هم بچسبانم. در کتاب نخست نیز بالای هشت هزار قطعه از جمله ابرو، هدبند، سبیل و.... جمعآوری و دوباره نقاشی شده است تا به زبان امروزیتری ارائه شود، علت این کار هم آوردن موزه و دنیای نگارگری به خانۀ خود است. همچنین رحمانیان از سختیهای کار، هزینۀ بالا و تنوع قطعات کتاب گفت که هر صفحه ویژگیهای خود را دارد و در هیچ صفحۀ دیگری از کتاب تکرار نمیشود. وی کتاب اول خود را مادر آثار دیگر خود نامید.
در ادامه، وی از عدم حمایت از آثار فرهنگی و هنری انجام شده توسط ایرانیان گله کرد و افزود: «متأسفانه همیشه منتظر تأیید خارجیها از کارهای خود هستیم. این همه هزینه علیه فرهنگ ما میشود اما ایرانیان هیچ هزینهای نمیکنند. غیرت فرهنگی نداریم، فقط مصرفکنندۀ فرهنگ هستیم».
-آخرین اثر شما «شاهزادۀ غمگین» نام دارد، دربارۀ آن بیشتر توضیح بفرمایید.
رحمانیان پس از نمایش قسمت کوتاهی از پشت صحنۀ «پرهای آتشین» از همکاری با آقای کلهر گفت و توضیحاتی دربارۀ تکنیکها و چگونگی حرکت نوازندگان درون داستان ارائه داد، سپس قسمتی از آخرین اثر خود، «شاهزادۀ غمگین» را نمایش داد و در حین نمایش دربارۀ چگونگی شکلگیری این داستان، تکنیکها و نحوۀ موسیقی انیمیشن توضیحاتی داد. سپس دربارۀ شاهنامۀ صوتی گفت: «به زبان انگلیسی است و همان کاری را که با مینیاتور و نگارگری و جمعآوری قطعات مختلف کردم، این بار با موسیقی انجام دادم و 430 قطعه و آلت موسیقی جمعآوری و ترکیب شده و توسط «مارک تامپسون» خوانده شده که کاری شبیه کار نقالان است و برای هر شخصیت از صداهای متفاوت استفاده کردم.
همچنین افزود: «وقتی کار تاریخی را وارد دنیای امروز میکنیم باید از موانعی گذر کنیم تا بتوانیم این کارها را زنده نگه داریم و من خواستم تا مخاطب جذب این کارها شود».
-در مقدمۀ کتاب «پرندۀ آبی» خواندم که این کتابی است که هم یک فیلسوف 70 ساله از آن لذت می برد و هم یک کودک 7 ساله، درمورد آثار شما هم فکر میکنم بتوان چنین تمثیلی را به کار برد، دربارۀ طیف گستردۀ مخاطبان آثار خود از خردسال تا بزرگسال و بازخوردهایی که از آنان گرفتهاید هم اشارهای بفرمایید.
خوشبختانه کارها به گونهای شده است که مخاطب خاصی را در نظر ندارد و من همیشه میگویم مخاطب کارها از چهار، پنج سال به بالا تا صد و دو سال هستند. مثلاً «پرهای آتشین» را یک روز برای بچههای دبستانی و راهنمایی اجرا میکردم و فردای آن روز برای خانۀ سالمندان و همه با شور و شعف از سالن خارج میشدند. رحمانیان در ادامه اشاره کرد: دنبال تأیید دانشگاهیان نبوده بلکه تصمیم داشته است، کاری کند که کوچه و بازاریها با آن ارتباط برقرار کرده و شاهنامه را از دنیای آکادمیک وارد کوچه و بازار کند، همان کاری که غربیها، چینیها، ژاپنیها و .... با فرهنگ خود انجام میدهند.
-کارهای سایهپردازی به صورت سیاهوسفید است و کمتر از رنگ استفاده میشود، اما شما با تکنیکهایی که به کار بردهاید، از رنگ استفاده کردهاید.
«نه تنها مسالۀ رنگ بلکه اینطور سایهپردازی تا کنون کار نشده بود، من ذات نور را عوض کرده و این کار را انیمه کردهام».
سپس دربارۀ تکنیکهای به کار رفته که سبب غافلگیری مخاطب شده و بیننده را جذب میکند، مطالبی ارائه داد و قسمت کوتاهی از پشت صحنۀ اثر «پرهای آتشین» را نمایش داد تا بینندگان با چگونگی اجرای تکنیکها آشنا شوند.
پایان این نشست با پرسشهایی از سوی بینندگان و پاسخهای رحمانیان همراه بود.
گزارش: نیره حسینزاده