از سخن‌های دیرینه: هنر جوی و با مرد دانا نشین/ چو خواهی که یابی ز بخت آفرین


جلسۀ دفاع از رسالۀ دکتری کامران ارژنگی (دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی) با حضور دکتر محمدجعفر یاحقی (استاد راهنما)، دکتر محمود امیدسالار (استاد مشاور)، دکتر محمود رضایی دشت ارژنه، دکتر ابوالقاسم قوام و دکتر فرزاد قائمی (استادان داور) و دکتر مهدخت پورخالقی چترودی (نمایندۀ تحصیلات تکمیلی) ساعت 18 روز یکشنبه 27 مهر ماه 1399 به صورت مجازی برگزار شد.

کامران ارژنگی در خطابۀ خود گفت: «عمدۀ منابع مکتوب روایات حماسی طومارهای نقّالی را که با روایت فردوسی متفاوت‌اند در متون کهن و معتبر نشان دادم و در نهایت چنین نتیجه گرفتم که طومارهای نقّالی که من آن‌ها را شاهنامۀ منثور می‌نامم- ریشه در چند منبع عمدۀ مکتوب دارند: - شاهنامۀ فردوسی - شاهنامه‌های پیش از فردوسی - متون حماسی مکتوب که برخی در سرزمین‌های دیگر از جمله هند تألیف و سروده شده‌اند. - تواریخ کهن فارسی که نقّالان در جای‌جای داستان‌ها به آن‌ها اشاره کرده‌اند. بنابراین به نظر بنده، جای خاصّی برای روایات شفاهی و سینه‌به‌سینه باقی نمی‌ماند که بخواهیم داستان‌های این متون را به آن نسبت بدهیم».

ارژنگی در ادامه افزود: «یافته‌های تحقیق نشان دادند که عمدۀ این داستان‌ها دارای منابع مکتوب کهن و حتّی گاهی کهن‌تر از شاهنامۀ فردوسی هستند و این مسئله شفاهی‌بودن منابع طومارها و تعلّقِ آنها را به حوزۀ ادبیّات شفاهی متزلزل می‌کند. سپس بر اساس این یافته‌ها به این نتیجه رسیدم که همین عنوان «طومار نقّالی» که قدمت زیادی هم ندارد و به یک‌باره وارد ادبیّات فارسی شده، خود دلیلی است که ذهن ما را به سمت شفاهی‌بودن این کتب راهنمایی می‌کند. در واقع این متون نه طومار هستند (تا جایی که شواهد نشان می‌دهد) و نه می‌توان صفت نقّالی را ذاتی آن‌ها دانست؛ چه اینکه نقّالان هر متن دیگری را هم نقل می‌کردند و امروز این صفت، به آن متون نسبت داده نمی‌شود. شواهد نشان می‌دهد که خاستگاه این متون ظاهراً سرزمین است و داستان‌سراهای ساکن هند سهم عمده‌ای در به ‌وجود آمدن این متون دارند. بنابراین در کنار منابع مکتوب کهنی که از روایات طومارهای نقّالی پشتیبانی می‌کنند، باید به داستان‌هایی که در سرزمین‌های دیگر از جمله هند تألیف شده‌اند و تأثیر عمده‌ای بر طومارها داشته‌اند، توجّه ویژه داشت. هنوز تحقیقات دربارۀ این داستان‌ها در آغاز راه است و بسیاری از این داستان‌ها هنوز منتشر نشده‌اند، با این حال می‌توان این فرضیّه را با اطمینان بیشتری مطرح کرد که غالب آن داستان‌های مکتوب هم بکر هستند و در ادبیّات عامه موجود نبوده‌اند. بخش دیگری از منابع طومارها، داستان‌هایی هستند که پیوند عمیقی با داستان‌های سامی دارند و بعضاً نویسندگان این داستان‌ها، خود اهل سرزمین‌هایی هستند که در گذشته مهد داستان‌های بنی‌اسرائیل بوده است. در این رابطه نیز تحقیق عمده‌ای صورت نگرفته و تکلیف این منابع را به طور قطع نمی‌توان مشخّص کرد، امّا در این باره هم منابع مکتوب کافی موجود است و نمی‌توان ادّعا کرد که نقّالان یا راویان، این روایات را شفاهاً شنیده و در طومارهای خود مکتوب کرده‌اند. این یافته‌ها مرا بر آن داشت که به جای عنوان «طومار نقّالی» عنوان «شاهنامۀ منثور» را پیشنهاد کنم و البتّه که اصراری بر همگانی‌کردن این عنوان جدید و جایگزین‌کردن آن با عنوان قدیمی و جاافتاده در ذهن مخاطبان ندارم؛ چه اینکه هنوز معتقدم که در اوّل راه هستم و پایان این رساله، تازه برای من آغاز راه است».


در ادامۀ جلسه استادان داور به نکات ارزشمند رساله اشاره کردند. دکتر محمود رضایی دشت ارژنه این رساله را در زمرۀ پاکیزه‌ترین رساله‌هایی دانست که تاکنون خوانده‌ است و معتقد بود پرداختن به چنین موضوعی بسیار ضروری بوده است. دکتر ابوالقاسم قوام نیز اذعان کرد که دانشجو آگاهی تخصصی در باب موضوع داشته که در رساله کاملاً مشهود است. او این رساله را جزء بی‌نظیرترین رساله‌های سال‌های اخیر دانست. همچنین دکتر فرزاد قائمی محسنات رساله را برشمرد. آقای دکتر محمدجعفر یاحقی و آقای دکتر محمود امیدسالار نیز در مورد این رساله صحبت کردند.

در پایان جلسه و با تصویب نمره توسط داوران و تعیین نمرۀ عالی برای این رساله، کامران ارژنگی موفق به اخذ درجۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه فردوسی مشهد شد.

 

گزارش: مژگان حسن‌پور