نکوداشت آیین باستانی مهرگان به همت مؤسسۀ فرهنگی - هنری خردسرای فردوسی در شامگاه 10 مهرماه 1399 در ساعت 20 و با حضور دکتر ژاله آموزگار، استاد دانشگاه تهران و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد. دبیر نشست مرسده اسلامی، دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد بود.
ژاله آموزگار سخنان خود را اینگونه آغاز کرد که در تاریخ گاهشماری، تقویم ایرانیان یکی از کمنظیرترین، دقیقترین و منطقیترین تقویمهای دنیا است. سپس گفت: مبنای گاهشماری ما، ماه بوده است و در حدود 5 قرن پیش از میلاد با گاهشماری خورشیدی آشنا شدیم که رهاوردی از مصر بوده است. اگر به نقلهای هرودت از دورۀ هخامنشی توجه کنیم به 360 روز و دوره 12 ماه که 30 روز است، اشاره دارد که احتیاج به اجرای کبیسهای بوده که با سال خورشیدی همسانی پیدا کند. هر 6 سال یک بار، یک ماه به ماههای دوازدهگانه به عنوان ماه سیزدهم اضافه میکردند.
وی در ادامه افزود: درکتیبۀ بیستون نامهای دوازدهگانه را داریم. نه ماه عیناً تکرار شده است و سه ماه هم از متنهای ایلامی و بابلی بازسازی کردهایم. از میان 12 ماه پژوهشگران به ماه هفتم توجه بسیاری داشتند اما هنگامی که دینمردان از جاهای مختلف به مشورت با هم نشستند، گاهشماری زردتشتی بنا شد. در گاهشماری زردشتی یا مزدیسنایی سال 12 ماه و هر کدام با نام ایزد یا امشاسپندان همراه است. از 365 روز، 5 روز باقی ماند که این 5 روز، اندرگاه یا پنجه دزدیده نامیده میشده که به آخر ماه دوازدهم اضافه میکردند و این شرح احوال به طور کامل در بندهشن آمده است.
سپس گفت: همانطور که ماه هفتم، مهمترین ماه در اعتدال پاییزی است و جای تعادل بهاری را میگیرد و به همان اندازه که نوروز اهمیت دارد، مهرگان نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است و همچنین در بعد از اسلام، این گاهشماری حفظ شده است. در دورۀ ملک شاه سلجوقی سال 471 ه.ق اعتدال ربیع در فرودین ماه قرار میگیرد و اول سال در برج حمل و روز اول بهار قرار میگیرد و به نوروز سلطانی معروف میشود. همچنین کبیسه بسیار دقیق بود و مهرگان بر سر جای خود قرار میگیرد و بعد از آن تاریخ هجری شمسی برقرار میشود.
دکتر ژاله آموزگار در پایان برنامه به پرسش یکی از مخاطبان در رابطه با ارتباط ایزد مهر با میترا در یونان نیز پاسخ داد: ایزد مهر جزء مهمترین خدایان پیش زردتشتی است که بسیار مورد احترام بوده است. دریانوردان و موبدان در غرب ایران، آیین مهر را به غرب بردند و در آنجا نشو و نما یافت. اندیشه و فلسفه ایرانی و اصل پاک این آیین به غرب میرود و با انضباط رومی - یونانی آمیخته میشود و از درون آن میترائیسم بیرون میآید.
گزارش: سمیّه کریمیپور