از سخن‌های دیرینه: هنر جوی و با مرد دانا نشین/ چو خواهی که یابی ز بخت آفرین

مؤسسۀ فرهنگی خردسرای فردوسی با همکاری مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه فردوسی مشهد در سلسله برنامه‌های «یاد مفاخر» یاد و نام دکتر رحیم عفیفی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد و محقق زبان‌های باستان را در سال‌روز درگذشت این استاد فقید گرامی داشت. این نشست در تاریخ 8 مرداد ماه 1399 به‌صورت زنده از صفحۀ اینستاگرام خردسرای فردوسی پخش شد.


در آغاز برنامه دبیر نشست، دکتر سلمان ساکت رئیس مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه فردوسی مشهد و استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی سخنرانی کوتاهی دربارۀ زندگی‌نامه و آثار دکتر رحیم عفیفی داشت. سپس دکتر محمدجعفر یاحقی مدیر مؤسسۀ خردسرای فردوسی و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد به معرفی آثار ایشان و جایگاه آن‌ها پرداخت. همچنین دکتر محمود جعفری دهقی استاد فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تهران به تقسیم‌بندی دربارۀ آثار ایشان پرداخت. درپایان نشست خانم تقی‌زاده، همسر دکتر عفیفی و سپس خانم سروش یوسفی فرزند مرحوم دکتر یوسفی نیز به ذکر خاطراتی از مرحوم دکتر عفیفی پرداختند.

سخنان دکتر سلمان ساکت

دکتر سلمان ساکت به عنوان دبیر نشست سخنان خود را این‌گونه آغاز کرد: «به نام خداوند جان و خرد خدمت همۀ حاضران در این نشست مجازی سلام عرض می‌کنم. امیدوارم خوب، خوش و سلامت باشید. پیش از هر چیز درگذشت غم‌بار سرکار خانم دکتر قریب عضو برجستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی و سغدی‌شناس برجسته و ممتاز در عرصۀ بین‌المللی را تسلیت عرض می‌کنم. متأسفانه این روزها ایشان را در کنار انبوهی از هموطنان از دست دادیم. خداوند ایشان را در مینو جای دهاد».

دکتر سلمان ساکت در ادامه از زندگی‌نامۀ دکتر رحیم عفیفی سخن گفت: «آقای دکتر رحیم عفیفی متولد حدود سال 1300 شمسی در شیراز هستند. ایشان در دو سالگی پدر خود را از دست می‌دهد و تحت سرپرستی دایی خود قرار می‌گیرد که فردی فرهیخته و البته مبارزی بود و از آزادی‌خواهان خطۀ فارس به شمار می‌آمد. تحصیلات ابتدایی و دورۀ اول متوسطه را با کمک دایی خود در شیراز پشت سر می‌گذارد. از دبیرستان کشاورزی کرج دیپلم کشاورزی می‌گیرد، سپس به شیراز بازمی‌گردد و به دایی خود در ادارۀ دو روزنامه‌ای که در سال 1320 و 1321 در شیراز منتشر می‌کرد، کمک می‌کند. در سال 1327 دایی خود را از دست می‌دهد. پس از آن تحصیلات خود را پی می‌گیرد و دیپلم ادبی را در شیراز اخذ می‌کند و به تهران می‌آید و به دلیل علاقه‌ای که به زبان و ادبیات فارسی داشت، وارد این رشته در دانشگاه تهران می‌شود و تحت تعالیم و آموزش‌های استادان بزرگ آن زمان مثل بدیع‌الزمان فروزانفر، محمد مقدم و صادق کیا تحصیلات مقطع لیسانس، فوق لیسانس و دکتری را تمام می‌کند و در سال 1338 موفق به اخذ درجۀ دکتری می‌شود. یک سال بعد یعنی از آغاز سال تحصیلی ۱۳۴۰-۱۳۳۹ به دانشگاه مشهد می‌آید و تدریس درس‌های زبان‌شناسی، فرهنگ ایران باستان و زبان‌های باستانی (اوستایی، پهلوی و...) را برعهده می‌گیرد. او در طول تدریس به پژوهش هم می‌پردازد و متن‌های بسیار زیادی را از زیان پهلوی به فارسی همراه با شرح و تفسیر منتشر می‌کند و بسیاری از این آثار در مجلۀ ادبیات آن زمان منتشر می‌شود. ایشان در سال 1358 بازنشسته می‌شود و در اردیبهشت 1359 مشهد را ترک می‌کند و در تهران اقامت می‌گزیند؛ اما تحقیق، نوشتن و پژوهش را رها نمی‌کند و ادامه می‌دهد. بسیاری از کارهای شاخص دکتر عفیفی بعد از بازنشستگی و زمانی که در تهران هستند منتشر می‌شود. آقای دکتر عفیفی این‌طور که از توصیفات دوستان و اطرافیان برمی‌آید انسانی گوشه‌گیر، سخت‌کوش، خستگی‌ناپذیر، سلیم‌النفس و مبادی‌آداب و البته تا حدودی منزوی بودند و خیلی با بقیه معاشرت نداشتند و با بسیاری از استادان و فرهیختگان آن زمان بیشتر از طریق مکتوبات و منشوراتشان ارتباط داشتند. دکتر اسلامی ندوشن پس از درگذشت دکتر عفیفی مطلب کوتاهی را در مجله‌ای منتشر می‌کند و بسیار زیبا می‌نویسد: «مردی که شهرتش هم پایۀ فضل و فضیلتش نبود. برخلاف رسم زمانه دانشمندی بود ناخودنما، ناحسابگر، نا‌آزمند به کسب تعین‌های روزگار که عبارت باشد از پول، تشخص و یا جلب تلطف مراکز قدرت».

دکتر سلمان ساکت در ادامه سخنان خود به آثار مرحوم دکتر عفیفی اشاره کردند: «دکتر عفیفی روزگاری را که در دانشگاه مشهد به سر می‌بردند در فاصله سال‌های ۱۳۵۴-۱۳۵۱ «فرهنگ جهانگیری» را در 3 جلد منتشر می‌کند که اثری بسیار درخور همراه با تحقیق و پژوهش بسیار عمیق و ژرف بود. ایشان به واسطۀ انتشار این کتاب برندۀ جایزه تحقیقاتی دانشگاه مشهد می‌شود و به مدت پنجاه روز با هزینۀ دانشگاه به تحقیق و پژوهش در اروپا و امریکا می‌پردازد. در واقع این اثر در همان زمان بسیار شهرت می‌یابد و نظر صاحب‌نظران را به خود جلب می‌کند. از دیگر آثار ایشان که در آن زمان منتشر کردند باید به «ارداویرافنامه» و همچنین «ارداویرافنامۀ منظوم زردشت بهرام‌پژدو» اشاره کرد که زمانی در مشهد بودند منتشر می‌شود. پس از آن «بهمن‌نامه» را که منظومه‌ای حماسی است تصحیح و منتشر می‌کند و همچنین «فرهنگ‌نامۀ شعری» در سه جلد و «مثل‌ها و حکمت‌ها در آثار شاعران قرن 3 تا 11» را نیز منتشر می‌کند. یکی از آثار پاکیزه و درخور توجه کتاب «اساطیر و فرهنگ ایران» در نوشته‌های پهلوی است و با گذشت سال‌ها از انتشار آن هنوز هم جذاب و مورد توجه و استفاده است. نضرج و بالندگی گروه زبان‌شناسی دانشگاه فردوسی مشهد تا حدود زیادی مدیون این مرد است همچنین ایشان مدتی را در آغاز تأسیس چاپخانه دانشگاه، مدیر عامل سازمان انتشارات دانشگاه بودند و در آن جا هم خدماتی از خود به یادگار گذاشتند. دکتر عفیفی مردی بی سروصدا، دور از هیاهو و برکنار از آوازه‌هایی که بعضاً بدون هیچ پشتوانه‌ای بلند می‌شد بود. دل در گرو کار داشت و دلبستۀ فرهنگ ایران بود و می‌کوشید تا تمام توش و توان خود را برای تحقیق و پژوهش در این عرصه صرف کند. به دانشگاه پرافتخار دانشگاه فردوسی مشهد می‌بالیم که همچنین استادانی مانند دکتر عفیفی، دکتر یوسفی، دکتر فیاض، دکتر رجایی بخارایی، دکتر حائری و بقیه داشته است و بنیانی که امروز در دانشگاه فردوسی مشهد و دانشکدۀ ادبیات برقرار هست به واسطۀ این بزرگ‌مردان است. روح همۀ آن ها شاد به ویژه یاد و خاطرۀ دکتر رحیم عفیفی را گرامی می‌داریم».

سخنان دکتر محمدجعفر یاحقی و ذکر خاطرات از دکتر عفیفی

دکتر محمدجعفر یاحقی در ذکر خاطرات از استاد خویش این‌گونه آغاز کرد: «خدمت شما و بینندگان و شنوندگان این سخنان سلام عرض می کنم. قبل از هر چیز یاد بانو دکتر بدرالزمان قریب که به تازگی از میان ما رفتند را گرامی می‌داریم. ایشان عضو فرهنگستان بودند و ده دوازده سال که در فرهنگستان بودم در خدمت ایشان بودم. دکتر قریب هم از چهره‌های ماندگار پرآوازه بخصوص در شناخت زبان سغدی بودند که امروز جایشان خالیست. دکتر عفیفی هم متخصص زبان‌های باستانی به خصوص زبان سغدی بود. یادشان را در محافل علمی-ادبی و دانشگاه ها گرامی می داریم. امروز روز درگذشت دکتر عفیفی است و خدمت خانم تقی‌زاده، همسر مرحوم دکتر عفیفی که در جمع ما حضور دارند و همچنین خانوادۀ مرحوم دکتر یوسفی، خانم بازرگان و خانم سروش یوسفی تسلیت عرض می‌کنم. شادروان دکتر عفیفی و دکتر یوسفی انس و الفتی ویژه و الفت خانوادگی داشتند که خوشبختانه امروز هم بین خانواده‌های آن‌ها برقرار است. من ناظر بودم دائماً در مراودات علمی با هم ارتباط داشتند. من این توفیق را داشتم که سه سال دورۀ لیسانس با شادروان دکتر عفیفی درس داشتم و زبان‌های باستانی از فارسی باستان، اوستایی و پهلوی را با ایشان گذراندیم. اگر من مختصر آشنایی با ایران پیش از اسلام و ایران باستان دارم مدیون همین ارتباط با این سه زبان و از طریق دکتر عفیفی هستم به خصوص که به فردوسی جذب شدم گمان می‌کنم علت آن ارتباط من با ایران پیش از اسلام و زبان‌های باستانی بود که محرک و مروج اصلی آن شادروان دکتر عفیفی بود. سال‌های اول و دوم دورۀ لیسانس استاد راهنما من در دوران تحصیل شادروان دکتر عفیفی بودند. کلاس‌های ایشان بسیار آموزنده بود متن‌های پهلوی و متن‌های فارسی باستان، جزوه‌های ایران کوده و داستان جم از پهلوی و اوستایی و متون پهلوی که برای ما می‌گفتند. همان سال‌ها کتاب ارداویرافنامه پهلوی و ارداویرافنامه منظوم منتشر شده بود که می‌خواندیم و استفاده می‌کردیم. همان‌طور که شما اشاره کردید اول دکتر عفیفی هم جزء گروه ادبیات فارسی بود و بعداً گروه زبان‌شناسی با عنوان گروه فرعی، گروه زبان شناسی و زبان‌های باستانی در دانشکدۀ ادبیات تأسیس شد. شادروان عفیفی، زمردیان و بعداً مشکوه الدینی که تازه استخدام شده بودند این سه نفر هسته اصلی گروه زبان‌شناسی و زبان‌های باستانی را تشکیل دادند و بعد از انقلاب دوست و همکلاسی فقید من دکتر محمد مستأجر حقیقی به این گروه پیوستند و با مرگ دکتر عفیفی و مستاجر حقیقی در سال 1371 بخش زبان‌های باستانی تعطیل شد و فقط گروه زبان‌شناسی از آن موقع به یادگار ماند. شادروان عفیفی بنیان‌گذار گروه زبان‌شناسی و زبان‌های باستانی بودند. تخصص دکتر عفیفی زبان و ادبیات فارسی بود و آن قدر به زبان‌های پهلوی و باستانی علاقه داشتند که آن را تدریس می‌کردند».


سخنان دکتر محمدجعفر یاحقی در معرفی و اهمیت آثار علمی دکتر عفیفی

«فرهنگ جهانگیری» فرهنگ مهمی بود که تا آن سال‌ها فقط چاپ‌های سنگی داشت و قابل استفاده برای محققان نبود. شادروان دکتر عفیفی چندین سال متوالی همان سال‌هایی که ما با ایشان درس داشتیم، مشغول تدوین و تصحیح این کتاب بود. در سال 1351 جلد اول و سال 1354 جلد سوم منتشر شد. کار بسیار عظیمی بود که کمتر در حوزۀ کتابهای علوم انسانی به اهمیت و قیمت «فرهنگ جهانگیری» در چاپخانۀ دانشگاه مشهد چاپ شده است. همان‌طور که ملاحظه می‌شود «فرهنگ جهانگیری» براساس چهار نسخۀ خطی تصحیح شد که یک نسخه‌اش خیلی نزدیک به زمان مؤلف است و علاوه بر این چهار نسخه با هم مقایسه شد و در یکی از پاورقی‌های کتاب به اختلاف نسخ‌ها اشاره شده است. ایشان شواهد شعری بسیاری بر فرهنگ جهانگیری افزودند که اهمیت کتاب را دو سه چندان کرد. «فرهنگ جهانگیری» یکی از نخستین کتاب‌هایی است که با شواهد شعری چاپ شده است. «فرهنگ جهانگیری» قسمت اصلی آن در دو جلد چاپ شده و فهرستی در پایان داشت که کارگشا بود و ترتیب جهانگیری ترتیب الفبایی نبود. بر اساس حرف دوم بود و در زبان فارسی غیرعادی بود و واژه‌یاب الفبایی برای آن درست کردند که در آخر جلد دوم چاپ شده است و کار را برای مراجعه‌کننده بسیار آسان کرده است. «فرهنگ جهانگیری» بخش بعدی هم داشت و جلد سوم بعداً منتشر شد که عبارت بود از ترکیبات و لغات نادر، لغات خاص غریبه به خصوص لغات زند و پازند که لغات هزوارش آن زمان بود در این کتاب جمع‌آوری شده است. و بعداً که به تهران منتقل شدند دو کتاب دیگر منتشر کرد فکر می‌کنم همان مقطع که «فرهنگ جهانگیری» را کار می‌کردند از همان دواوین و کتاب‌ها که در اتاق ایشان بود مطالبی را استخراج کرده بودند که مایۀ اولیه دو کتاب دیگر مثل‌ها و حکمت‌ها و کتاب «فرهنگ‌نامه شعری» بود. «بهمن‌نامه» اولین کتابی است که در تهران منتشر کرد که از منظومه‌های کهن حماسی فارسی و متعلق به ایرانشاه بن ابی‌الخیر است. «بهمن‌نامه» کتاب مهمی است که دارای 10433 بیت است براساس چاپ دکتر عفیفی و چهار نسخه خطی داشت که دکتر عفیفی مقایسه کرد و مقدمۀ بسیار مبسوط و خوبی بر آن نوشت و آن کتاب را احیا کرد که مورد استفاده دانشکده ادبیات و گرایش ادبیات حماسی است».

در ادامه دکتر ساکت سوالی را در رابطه با کتاب «بهمن‌نامه» دکتر عفیفی پرسیدند: «تصحیح بهمن‌نامه در میان منظومه‌های حماسی را می‌توانیم تصحیحی موفق در روزگار خودشان و حتی در روزگار خودمان بدانیم؟ دکتر محمدجعفر یاحقی در پاسخ به این پرسش فرمودند: بله. همین‌طور است. دکتر عفیفی اهتمام خاصی برای مقابله چهار نسخه کرد که یک نسخه مربوط به ربیع الاول 800هجری که نسخه اساس است. تصحیح خوبی کردند و در انتخاب ضبط‌ها نسبتاً بی‌غلط و کم‌غلط است و با چاپ سنگی بمبئی مقایسه کردند. بعداً کارهای زیادی منتشر شد اما باز هم از مؤفق‌ترین تصحیحات منظومه‌های حماسی تصحیح «بهمن‌نامه» دکتر عفیفی است».

دکتر محمدجعفر یاحقی افزود: «کتاب مثل‌ها و حکمت‌ها که انتشارات سروش به چاپ رسانده که بر اساس شاعران قرن 3 تا 11 است و شامل مثل‌ها، حکمتها، ضرب المثل‌ها، تمثیل‌ها و سخنان حکمت‌آمیز که شاعران به کار برده بودند با ذکر شواهد شعری و نمونههای مضبوط و مشخصی که در پاورقی مشخص شده است. «فرهنگنامۀ شعری» در سه جلد منتشر شده است که محتوی ترکیبات، اصطلاحات و کنایاتی است که شاعران به کار برده‌اند از خلال دواوین متعدد شعرای فارسی زبان است که با شواهد شعری منظم و مرتب با ترتیب الفبایی و کارگشاست. متأسفانه دکتر عفیفی گمنام، منزوی و ناشناخته است این کتاب‌ها هم همین‌طور. امیدوارم بعد از این توجه بیشتری به آثار ایشان شود و مورد توجه محققان، دانشجویان و دانش‌پژوهان و اساتید قرار گیرد».


سخنان دکتر محمود جعفری دهقی

«به نام آنکه جان را فکرت آموخت پیش از هر چیز بنده درگذشت استاد بدرالزمان قریب، استاد بی‌بدیل فرهنگ و زبان‌های باستانی و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب و چهرۀ ماندگار را به خانوادۀ ایران فرهنگی تسلیت عرض می‌کنم. برای ایشان شادی روح و آرامش روان مسئلت دارم. ارج نهادن به بزرگان فرهنگ و ادب شیوۀ ارزشمندی است که به نظر بنده بایستی الگویی باشد برای همۀ دانشگاه‌ها و مراکز فرهنگی. دربارۀ زندگی استاد عفیفی دو نکته در حین مطالعۀ کارهای ایشان متوجه شدم؛ یکی اینکه ایشان را شخصیتی خودساخته شناختم و دوم اینکه در سراسر آثار ایشان وطن‌پرستی و توجه به ارزش‌های اخلاقی دیده می‌شود. آثار ایشان را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: یکی آثاری که صرفاً آثار ادبیات دوره اسلامی است. دستۀ دیگر آثار مربوط به ایران باستان.

. دو اثر مهم استاد یکی ارداویرافنامۀ پهلوی (بهشت و دوزخ در آیین مزدیسنا) است که همراه با شرح و واژه‌نامه است و دوم ارداویرافنامۀ منظوم که استاد عفیفی تصحیح و منتشر کرده است. دئنا، سرنوشت انسان‌های نیکوکار و بدکار است که در بخش اساطیر و فرهنگ به آن پرداختند. دئنا وجدان آدمی است و پس از مرگ هر کسی، بسته به اینکه کردار او چگونه بوده فرشته‌ای بر او ظاهر می‌شود. اگر کردار نیک داشته فرشته به صورت دوشیزه‌ای بسیار زیبایی بر او ظاهر می‌شود و روان را به بهشت هدایت می‌کند و در غیر این صورت به شکل عجوزه‌ای کریه ظاهر می‌شود و او را به دوزخ می‌برد. فرشگرد هم، بازسازی جهان است. ایرانی‌ها معتقد بودند پیش از رستاخیر اتفاقاتی می‌افتد. اعقاد به موعود در اندیشکدۀ حکمت ایرانشهری وجود داشته است. سوشیانس به همراه یاران ایرانی با دیوان و پلیدی‌ها و اهریمن ستیز می‌کند و پلیدی‌ها را از بین می‌برند». در پایان دکتر محمود جعفری دهقی به دو پرسش سلمان ساکت پاسخ داد:

  1. 1.آیا با گذشت چند دهه هنوز آثار دکتر عفیفی برای پژوهشگران این روزگار قابل استفاده است؟

- پژوهش در آثار این چنینی پایان نمی‌پذیرد. همواره حرف‌های تازه هست و هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید حرف آخر را می‌زنم. آثار دکتر عفیفی در زمان خود ارزشمند بوده است و هم اکنون نیز دارای ارزش است و قابل استفاده برای متخصصان و گروه عام جامعه است.

2. در گذشته گذراندن دروس زبان‌های باستانی رواج داشته است اما امروزه این‌چنین نیست. نظر شما در این باره چیست؟

- پیوند زبان و فرهنگ و شعر و ادب ایران پیش از اسلام و دوره اسلامی قابل تفکیک و از هم گسستنی نیست. دوره 1500ساله را مورد غفلت قرار دهیم نادرست است. برای شناخت فرهنگ و زبان‌ها باید به آن‌ها دسترسی داشته باشیم. در دانشگاه تهران به عنوان درس اختیاری اضافه کرده‌ایم. اما ای کاش به عنوان درس اصلی تلقی می‌شد».


در پایان خانم تقی‌زاده، همسر مرحوم دکتر عفیفی و خانم سروش یوسفی فرزند مرحوم دکتر یوسفی به صورت صوتی در سخنانی کوتاه به ذکر خاطراتی پرداختند.

گزارش: سمیّه کریمی‌پور